جهانی شدن یا نشدن مساله این است
از جمله عوامل درخور توجه در مطالعات آینده، جهانی شدن و یا جهانی نشدن است. در حالیکه مردم تصور می کنند جهانی شدن نزدیک است، من اعتقاد دارم این مسأله دور از قطعیت است. جهانی شدن دستکم یک تا دو دهه طول خواهدکشیدو درهمین حال علایم نومید کنندهای نیز وجود دارد:
✔️ نخست این که رشد چین و هند میتواند به حمایت گرایی اقتصادی در مناطقی مانند آمریکا و اروپا بینجامد که موانعی را بر سر راه جهانی شدن ایجاد میکند. نکته درخور توجه این است که در سال 1990 در سراسر جهان 50 تفاهم نامه تجاری منطقهای وجود داشت که در 2005 به 250 عدد رسید.
▫️بسیاری از مؤسسات بینالمللی، شکننده هستند و ملیت گرایی در مناطقی به گستردگی شوروی سابق، اروپا و حتی استرالیا و انگلیس، بخوبی آشکار شده است.سرانجام، بهای بالاتر نفت میتواند به تورم بیشتر، افزایش سود و آشفتگی اقتصادی منجر شود که البته موجب فلج شدن اقتصاد جهانی خواهد شد. جهانی شدن میتواند دشواری هایی به همراه داشته باشد. به ویژه در مورد مواد فاسد شدنی مانند غذا، که امکان جابجایی آن در سرتاسر دنیا وجود ندارد. صنعت وسیاست هم به مدلهای اولیه 1914باز میگردد.
💢به هر حال،سرانجام جهاني سازي، روندي پايدار شده و ملي گرایی، از قابلیتهای 50 سال آينده خواهد بود.اروپایی ها از ترامپ ناخشنود هستند اما واقعيت اين است كه آنها اغلب میخواهند با همتایان اروپایی خود، كنترل شوند. در نتيجه تعصب گرایی محلي، از همكاری جهانی به عنوان يك طرح سياسی مدرن، پيشی گرفته است. اين مسأله از آن جهت روی داده است كه جهانی سازی نياز دارد ریيس جمهور و نخست وزير اجازه اصلاحات گسترده وسيع اقتصادی - اجتماعی را براي مبارزه در سطح بینالمللی، صادر كنند. بر خلاف آن، رأی دهندگان عادی اغلب به روشهای قديمی تمایل دارند، به ويژه هنگامی كه اين امر پرستيژ ملي را به همراه داشته باشد (تأثير تاريخ در آينده).
🔅 بنابراین میل به تعیین و حفظ آنچه که یک کشور و یا ناحیه را ويژه میکند، پیش نیاز پشتيبانی بالا و محبوبیت است. این مسأله ممکن است به طور مضحکی سطحی و کوته بینانه به نظر برسد، اما این همان چیزی است که رأی دهندگان میخواهند. این نگرش نه تنها شكل قدرتمند مسیحیت را توضیح میدهد، بلکه نشان میدهد که چرا " شرودر" طرفدار سبک زندگی آلمان بوده و "جان هوارد" نیز باارزشهای استرالیا در تماس بوده است.
دکتر خزایی